ایستگاه

مکانی برای توقف٬ تفکر و تبسم

ایستگاه

مکانی برای توقف٬ تفکر و تبسم

به دنیا لبخند بزن ...

وقتی تلویزیون میبینم یا رادیو گوش میدم٬ وقتی روزنامه میخونم٬ فقط خندم میگیره!

وقتی به کارای مردم فکر میکنم٬ به رفتارشون٬ به اخلاقشون٬ فقط خندم میگیره!

وقتی به رفتار و کارایی که کردم فکر میکنم٬ فقط خندم میگیره!

دیگه وقتی خودم رو تو آینه میبینم خندم میگیره!

دیگه حسرت نمیخورم٬ فقط میخندم!

برام مهم نیست٬ دیگه از هیچکس و هیچ چیز متنفر نیستم!

یه پیشنهاد: به هیچ چیز اعتراض نکن٬

اینجوری میشه راحت تر زندگی کرد!

من امتحانش کردم! وقتی به چیزی برمیخوری که مطابق میلت نیست سرت رو بنداز پایین!

شاید اولش سخت باشه ولی بعدا فقط خندت میگیره ...

نظرات 10 + ارسال نظر
بیتا پنج‌شنبه 2 دی‌ماه سال 1389 ساعت 09:42 ب.ظ http://khaste-nabash.blogsky.com

سلام
خوش به حالتون پس واسه من فعلش میشه "حرص می خورم"

نمی شه آخه...من که گاهی شدیداً از کوره در می رم!!!امیدوارم یه روز بتونم مثه شما بشم پس

حرف دل جمعه 3 دی‌ماه سال 1389 ساعت 03:04 ب.ظ http://www.harfedel1724.blogsky.com

خیلی عالیه امیدوارم همیشه بخندی تا دنیا به روت بخنده

ندا شنبه 4 دی‌ماه سال 1389 ساعت 01:03 ق.ظ http://secondwindow.blogsky.com

باز خوبه که می تونی بخندی
چه پیشی خوشمزه ای اینجا داری

فنون موفق زندگی مشترک شنبه 4 دی‌ماه سال 1389 ساعت 07:02 ق.ظ http://zatun1.blogsky.com

سلام وصبح به خیر
اگردرتهران هستید برای شناخت نوع کبد (طبع)خودبه دکتربابک کاویان منش 77648547رجوع نمائیدخیلی مفیداست میگه چی نخور وچه غذائی رادرالویت قراردهید واصلا کاربه داروگیاهی ندارد متخصص تغذیه است پزشک عمومی است ولی طب بوعلی را مسلط است

ankabut شنبه 4 دی‌ماه سال 1389 ساعت 03:30 ب.ظ http://afs0os.blogfa.com/

سلام
اره درسته
میگن حرف حساب جواب نداره
ولی من دیگه به این غمو غصه عادت کردم
طوری شده که اگه نباشدش
انگار چیزی رو گم کردم.

مرسی.

محسن صالحی شنبه 4 دی‌ماه سال 1389 ساعت 03:55 ب.ظ http://salehimohsen.blogfa.com/

کاش می شد ...

گلی یکشنبه 5 دی‌ماه سال 1389 ساعت 11:13 ق.ظ http://sibetalkh.blogfa.com/

دلم می خواد وقتی تلویزیون می گه همه چی خوبه خنده م بگیره... اما شبا که از جلوی پارکی می گذرم و می بینم یه نفر تو سرما روی یه کارتن خوابیده بیشتر گریه م می گیره.
دلم می خواد وقتی به رفتار یه صاحبخونه فکر می کنم خنده م بگیره، ولی وقتی می بینم نتیجه ش شده یه پیرزنی که شب تو خیابون مونده و جایی نداره که بره گریه م می گیره.
دلم می خواد به رفتار خودم بخندم اما وقتی می بینم نتیجه اون همه تو خیابون رفتنا،‌شده این که یارانه بدن و مال مردمو بیشتر بخورن گریه م می گیره...
نمی دونم چطور می شه خندید... من نمی تونم...
حتی شب یلدا که خندیدم، بعدش عکسایی از آدمایی دیدم که حتی یه شب هم نمی تونستن خوش باشن...

برا اینه که نمی تونم به دنیا لبخند بزنم...

خنده‌ی تلخ من از گریه غم انگیز تر است
کـارم از گـریـه گذشــتــه به آن مـیـخنـدم

فائزه دوشنبه 6 دی‌ماه سال 1389 ساعت 10:50 ب.ظ http://dokhtare-aftab.blogsky.com

سلام خیلی قشنگ بود حرف دل منو زدی تو این دنیا که خیلی چیزا ادمو اذیت می کنه فقط میشه همین کارو کرد

من پنج‌شنبه 16 دی‌ماه سال 1389 ساعت 04:02 ب.ظ http://mitoonam.blogsky.com

سلام
من هم میخندم اما با یه تفاوت سرم بالاست میخندم و اعتراض میکنم و بازم میخندم اینطوری اعتراضم تو دلم گیر نمیکنه

نسرین پنج‌شنبه 11 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 12:25 ق.ظ http://cloudy2010.blogsky.com

سلام
این خیلی خوبه
اما
به نظر من یه شعاره
نمی شه خندید... تو این اوضاع
به چی بخندی؟
چیزهایی که واقعا ناراحت کننده اند برات..
مگه میشه اعتراض نکرد ؟!... اونوقت یه فکری راجع بهمون می کنن
اعتراض می کنیم.... شاید به جایی هم نرسه
اما خیلی خوبه که به مشکلات بخندی و با آرامش حلشون کنی...
شما خوب نوشتید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد